از دل درد دارم می میرم و جلوی دستشویی وایسادم دارم به خودم میپیچم.
بعد از 2 ساعت یارو اومده بیرون و میگه: دستشویی داری؟
میگم :پس نه ؟.دیدم فضای باحال و مناسبیه اومدم موج مکزیکی تمرین کنم.
داستان طنز زیبا که نشان از کمال هوشمندی و ابتکار و خلاقیت و نبوغ هموطنان ایرانی بخصوص در مورد استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی دارد،
سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر....
دو تا حیف نون یه تاکسی نگه میدارن و به راننده تاکسی میگن ؟ آقا سه نفر تا تجریش چقدر می گیری ؟ راننده میگه ؟ شما که دو نفرین ! یکی از اونا میگه : مگه خودت نمی خوای بیای !