دریای خیال چه بزرگ است و بی انتها.....
همه سوار بر کشتی دل می رویم.
ناخدای این کشتی دل ، گمنامی بنام عشقست که هیچ علمی بر بیراهه های دریای خیال ندارد .
تنها ما را با استقامتی یکنواخت به جلو می برد حتی در بدترین شرایط جوی.....
انگار این راه را پایانی نیست.خشکیها ، تمام سرابند و بسیار دور .
اما ندایی مدام بر دلها میخواند که:
بایستی رفت و بی وقفه رفت تا.....
اسکله ی بیداری
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: حرف دل این حقیر ، ،
برچسبها:
تاريخ : پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:دریای خیال,,,"دریای خیال چه بزرگ است و بی انتها"سوار بر کشتی دل"گمنامی بنام عشق"بیراهه های دریای خیال"اسکله ی بیداری, | 19:0 | نویسنده : سیامک | نظر بدهید