پیرزنی در زنبیل

شخصی مادر پیرش را  در زنبیلی می گذاشت و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد.

روزی حضرت عیسی او را دید، به وی فرمود:آن زن کیست گفت مادرم است. فرمود:

او را شوهر بده. گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دستش را از زنبیل

بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه نکبت! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: داستانک ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:مادر پیرش"زنبیلی"حضرت عیسی"او را شوهر بده"تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟, | 13:50 | نویسنده : سیامک |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سه میل